Tuesday, March 20, 2007



سولطان ساتي بك خان (بگيم خاتين)
(Bəgim Xatın) Satı Bək Xan




١٣١٩- ميلادي. سلطان ساتي بك خان، (ساتي بگيم خاتين) حاكم وفرمانرواي دولت تركي – مغولي ايلخاني در آزربايجان و ايران فعليּ دولت تركي- مغولي ايلخاني كه از شاخه مسلمان امپراتوري ترك-مغول بود ايران فعلي را به شكل حكومتي محلي وابسته به امپراتوري تركي-مغولي اورداي بزرگ اداره مي كردּ سلطان ساتي بك خان دختر و خواهر چند تن از سلاطين پيشين از جمله خواهر تني ايلخان ابوسعيد بودּ او حيات سياسي خود را در يك دوره هرج و مرج و در يك منطقه پرآشوب گذراند. پس از به تخت رسيدن برادرش ابوسعيد به سال ١٣١٦، ساتي بك در سال ١٣١٩ با چوبان يكي از بانفوذترين امراي ديوان ايلخاني ازدواج كرد و از او داراي پسري بنام سورقان شد. با بروز اختلاف بين امير چوبان و ابوسعيد ساتي بك به همراه پسرش به ايلخانيان روي آورد و امير چوبان توسط اميرسعيد به قتل رسيد. پس از فوت ابوسعيد در سال ١٣٣٥ دولت تركي آزربايجاني ايلخاني شروع به تجزيه كرد. ساتي بگ و پسرش جانب موسس سلسله جلايري، حسن بزرگ را گرفتند. پس از پيروزي حسن بزرگ، سورقان به ولايت قاراباغ در آزربايجان شمالي رسيد. با بروز اختلاف بين حسن بزرگ و نوه اش حسن كوچك، و مغلوب شدن اولي، شيخ حسن كوچك ساتي بيگ را تشويق به سلطنت در قلمرو سابق چوبانيان نمود و او را مجبور به ازدواج با سليمان خان كرد. ساتي بيگ براي رسيدن به پادشاهي فعاليتي از خود نشان نداد اما با او ازدواج نمود و همراه با او مشتركا دولت را اداره كرد. او به نام خود خطبه خواند. در سكه هايي كه به عنوان علائم پادشاهي او ضرب شده اين عبارت نوشته شده است: "السلطانه الراضيه (العادله) ساتي بيگ (بك) خان خلدالله ملكها"ּ در هرج و مرج دوره پس از مرگ حسن كوچك، سورقان و احتمالا خود ساتي بك توسط حسن بزرگ به قتل رسيدند.

((ساتي، طبق سنن برخي از طوائف قديم ترك، كودك دختر خانواده اي كه مدتها داراي فرزند نمي شده اند است كه پس از تولد و به منظور صاحب عمري طولاني شدن، به شخصي شريف و ديندار و يا روح وي سپرده ميشود. اگر كودك مذكور مذكر باشد ساتيلميش نام ميگيرد))


باغداد خاتين چوپان ايلخانلي
Bağdad Xatın Çopan İlxanlı




بغداد خاتون،

بغداد خاتون دختر امیرالامرا امیر چوبان ] /چوپان [ و خواهرزادة ابوسعید ایلخانی (حك: 717ـ736). در723 به همسری امیر حسن جلایری مشهور به شیخ حسن بزرگ در آمد. در725 ابوسعید با استناد به یاسای چنگیز كه بر طبق آن «اگر خاتونی پادشاه را پسند افتاد باید شوهرش به طیب نفس ترك او بگوید و او را به حرم پادشاه فرستد» سعی كرد شیخ حسن را به طلاق بغدادخاتون وادارد تا خود بتواند او را به عقد خویش دربیاورد ولی امیر چوپان مانع شد. در ذیحجة 727 یا محرم 728 امیر چوپان به تحریك ابوسعید و بهدست غیاثالدین كرت خائنانه در هرات به هلاكت رسید و ابوسعید موفق شد نیت خود را عملی سازد و بغداد خاتون را به همسری خود درآورد. پس از آن بغداد خاتون چنان نفوذ عظیمی كسب كرد كه لقب «خواندگار» (خداوندگار) گرفت. در 732 شیخ حسن متهم به همكاری با همسر سابق خود بغداد خاتون برای قتل ابوسعید شد این مسئله كدورت و نفاقی میان ابوسعید و بغداد خاتون به وجود آورد ولی سال بعد چون ثابت شد كه این اتهام دروغ بوده دوباره ابوسعید با او بر سر لطف آمد. در 734 ابوسعید دلشاد خاتون برادرزادة بغدادخاتون را به همسری برگزید و او را بر دیگر زنان خود برتری داد این كار حسادت بغدادخاتون را برانگیخت و هنگامی كه ابوسعید ناگهان در سیزده ربی عالثانی 736 درگذشت بغدادخاتون كه مظنون و متهم به مسموم كردن او بود به فرمان امرای ابوسعید كشته شد. بر اساس روایت دیگری قتل او به سبب مكاتبه با ازبك خان اردوی زرین * و تشویق او به تصرف ایران بوده است.
منابع: ابنبطوطه تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار المعروفة برحلة ابنبطوطه چاپ دفرمری و سانگینتی پاریس 1853ـ1858 ج2 ص117 به بعد تاریخ شیخ اویس چاپ فان لون لاهه 1954 ص57 59 عبداللهبن لطفالله حافظ ابرو ذیل جامع التواریخ رشیدی چاپ خانبابا بیانی تهران 1317ش فهرست عباس عزاوی تاریخ العراق بین احتلالین بغداد

1353ـ1376/1935ـ1956 ج1 ص493ـ496H. Howorth، History of the Mongols ، London 1876-1888، III، 605 ff.، 622 ff.; C. D'Ohsson، Histoire des Mongols، The Hague and Amsterdam 1835، IV، 667 ff.، 714 f.، 720; B. Spuler، Die Mongolen in Iran 2 ، Berlin 1955، index.

/ ر. م. سیوری ( د. اسلام ) /


0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home