Tuesday, June 14, 2011



تركه ن خاتين قيپچاق خارزمشاه
Tərkən Xatın Qıpçaq Xarəzmşah




١٢٠٠ ميلادي. تركه ن‌ خاتين‌ ملقب‌ به‌ خداوند جهان‌ همسر علاء الدين‌ تكيش‌ و مادر سلطان‌ علاءالدين محمد دوم خارزمشاه. در تاريخ‌ ترك، ايران‌ و پس از اسلام‌ معروف‌ترين‌ زني‌ است كه‌ در حكومت‌ نقش‌ مؤثري‌ به‌ عهده‌ داشته‌ و مدت‌ كوتاهي‌ نيز به‌ تنهايي‌ فرمانروايي‌ كرده‌ است.‌ با مرگ سلطان، تركه ن خاتين به اصفهان در فارسستان آمد و اين شهر را محل استقرار خود قرار داد و با بذل و بخشش فراوان كوشيد تا نظر امرا و تركان نظاميه را به سلطنت فرزندش محمد كه وي با نام او حكومت مي كرد جلب كند. تركه ن خاتين در جنگها ارتش دولت تركي خارزمشاه را فرماندهي كرده است. او دختر يكي‌ از خان‌هاي‌ ترك‌ بود و به‌ پشتوانه قبيله‌اش‌ (قيپچاق‌) نفوذ زيادي‌ در دربار سلطان‌ پيدا كرد به‌ طوري‌ كه‌ وزراي‌ سلطان‌ به‌ ميل‌ و نظر او انتخاب‌ مي‌شدند و از وي‌ تبعيت‌ مي‌كردندּ تركه ن خاتين زني‌ سياستمدار بود، در دوره فرمانروايي سلطان محمد رسما حكومت خارزمي را بعهده داشت و در تشكيلات امپراتوري ترك خارزمشاه در اداره مملكت به اندازه پسرش سلطان صاحب نفوذ بود. او در واقع حكمران مستقلي به شمار مي آمد و در بعضي مواقع حتي مقدم بر سلطان بودּ وي همانند خارزمشاه توغراي (طغراي) جداگانه اي داشت كه توقيع آن "عصمت الدنيا و الدين٬ الغ تركان (اولوق تركه ن) ملكه نساء العالمين" و علامت وي "اعتصمت بالله" بودּ در سراسر قلمرو خازمشاهي هنگامي كه از جانب وي و سلطان دو فرمان جداگانه و مختلف در يك قضيه ميرسيد مجريان تاريخ فرمان را نگاه مي كردند هر كدام تاريخي موخر داشت آن فرمان را به كار مي بستند. او بر امور مهم دولتي نظارت ميكرد، با برخورداري از حمايت آريستوكراسي نظامي، بر ديوان اولوق (محكمه عالي) مديريت ميكرد و به شكايات رسيده از اركان نظامي و اداري رسيدگي مينمود و احكام لازمه را صادر مي كرد. تركه ن خاتين ديوان انشا، قصر جداگانه و وزير مخصوص داشت و هفت تن از دانشمندان مشهور در ديوان انشاي او به كار مشغول بودند. سلطان محمد خارزمشاه كه ممالك مختلفي را زيرو رو كرده و حكمرانان آن مناطق را مجبور به تابعيت و پرداخت خراج كرده بود و رئيس هيچ حكومتي را با خود برابر نميدانست در برابر مادر خود تركه ن خاتين به طور شگفت آوري عجز و ناتواني احساس ميكردּ فرامين سلطان بدون امضا و توغراي تركه ن خاتين معتبر شناخته نميشد.

تركه ن خاتين زني بيرحم و سنگدل بود و گويا سبب نابودي بسياري از خاندان هاي كهن ايراني شد. او زني پر از حيات و خوشگذران بود و پيوسته مجالس انس و طرب برپا مي كرد. با حمله مغول امپراتوري تركي خارزمشاه با ارتش چهارصد هزار نفري خود به سرعت سقوط كرد. با تصرف پايتخت‌ سنتي تركان ‌خارزمشاهي توسط دو فرزند چنگيزخان، چاغاتاي (جغتاي) و اٶگه ده ي (اوكتاي)‌، تركه ن خاتين نيز به‌ همراه ديگر وابستگانش‌ به‌ اسارت‌ درآمد، به‌ مغولستان‌ منتقل شد. تا زماني كه سلطان جلال الدين در قيد حيات بود از اخبار تركه ن خاتين خبري بدست مي آمد اما پس از مرگ وي در مغولستان در كمال‌ نكبت‌ درگذشت‌.

((قيپچاق به تركي به معني سركش و بي بند، اراضي وسيع بي صاحب، خوشبخت و درون كنده درخت است))

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home